معرفی و نقد سریال مارکوپولو

سریال «مارکوپولو» محصول نتفلیکس، بیننده را به سفری پرهزینه در دل آسیای شرقی قرن سیزدهم می برد، جایی که شکوه امپراتوری مغول و دربار پردسیسه کوبلای خان، با چالش های تاریخی و ماجراهای پرشور مارکوپولو در هم آمیخته است. این سریال با رویکردی بصری خیره کننده و داستانی پر کشش، تلاش می کند تا بخش هایی کمتر دیده شده از تاریخ را به تصویر بکشد و بینندگان را درگیر تقابل فرهنگ ها و بازی های قدرت سازد.

نتفلیکس با سرمایه گذاری هنگفت در این پروژه، قصد داشت حماسه ای تاریخی بیافریند که هم از نظر بصری نفس گیر باشد و هم از نظر دراماتیک، مخاطب را پای نمایشگر میخکوب کند. سریالی که توانست با طراحی صحنه و لباس بی نظیر، نبردهای حماسی و بازی های درخشان، به ویژه از سوی بندیکت وونگ در نقش کوبلای خان، مورد توجه قرار گیرد. این اثر تاریخی، ماجراهایی از جوانی مارکوپولو در دربار قدرتمندترین مرد آن زمان، کوبلای خان، نوه چنگیزخان، را به نمایش می گذارد و او را درگیر دسیسه ها، عشق ها و خیانت های درباری می کند.

شناسنامه سریال مارکوپولو: نگاهی به جزئیات

سریال «مارکوپولو» با تمرکز بر جزئیات تاریخی و روایی، تلاش می کند تا تصویری جامع از جهان مغولستان در قرن سیزدهم ارائه دهد. این سریال محصول نتفلیکس، با تیمی از بازیگران توانمند و لوکیشن های چشمگیر، تجربه ای دیداری منحصربه فرد را برای مخاطبان فراهم آورد.

عنوان	جزئیات
نام کامل سریال	Marco Polo
سازنده	جان فوسکو (John Fusco)
پلتفرم پخش	نتفلیکس (Netflix Original)
تعداد فصل ها و قسمت ها	۲ فصل، ۲۰ قسمت (۱۰ قسمت در هر فصل)
سال های پخش	۲۰۱۴ – ۲۰۱۶
ژانر	درام تاریخی، ماجراجویی، اکشن
بازیگران اصلی	لورنزو ریچلمای (مارکو پولو)، بندیکت وونگ (کوبلای خان)، ژو ژو (کوکاچین)، تام وو (صدراعظم احمد)، ریک یوان (صدراعظم جیا سیدائو) و …
لوکیشن های فیلمبرداری	قزاقستان، ایتالیا، مالزی (استودیو پاین وود)، اسلواکی، مجارستان

داستان و جهان بینی سریال مارکوپولو: غرق شدن در امپراتوری مغول

داستان سریال مارکوپولو با ورود مارکو، جوانی ونیزی، به دربار کوبلای خان آغاز می شود. پدر مارکو او را به عنوان پیشکش به امپراتور مغول می فرستد، و این تصمیم زندگی مارکو را برای همیشه تغییر می دهد. بیننده با مارکو همراه می شود تا به دربار پر از دسیسه و قدرت طلبی کوبلای خان وارد شود، جایی که باید برای بقا و اثبات خود در مقابل فرهنگی کاملاً ناآشنا تلاش کند.

توسعه داستان در فصل اول

فصل اول به جدال های مارکو برای تطبیق با زندگی در دربار مغول می پردازد. او به تدریج با سیاست های پیچیده کوبلای خان و فرهنگ غنی شرقی آشنا می شود. همزمان، دسیسه های داخلی دربار چین و مقابله با صدراعظم قدرتمند و شیطانی، جیا سیدائو، محور اصلی داستان را تشکیل می دهد. مارکو با هوش و ذکاوت خود، و البته با کمک مهارت های مشاهده گری و زبان دانی اش، به یکی از نزدیکان و مشاوران قابل اعتماد کوبلای خان تبدیل می شود. بیننده شاهد است که چگونه مارکو، با وجود تفاوت های فرهنگی، به تدریج در قلب امپراتوری مغول ریشه می دواند و از یک گروگان به یک مهره کلیدی در فتوحات خان بدل می گردد.

توسعه داستان در فصل دوم

در فصل دوم، وسعت داستان فراتر می رود و بیننده شاهد گسترش قلمرو مغول ها و نبردهای داخلی و خارجی آنان می شود. روابط بین شخصیت ها پیچیده تر شده و عمق بیشتری پیدا می کنند. گذشته برخی شخصیت ها، از جمله سیفو (معلم هنرهای رزمی مارکو)، با جزئیات بیشتری مورد واکاوی قرار می گیرد که به درک بهتر انگیزه های آن ها کمک می کند. این فصل به شورش ها و مقاومت هایی که امپراتوری مغول با آن ها روبرو می شود، می پردازد و ابعاد جدیدی از شخصیت های اصلی، به ویژه کوبلای خان و مارکو، را به نمایش می گذارد. تمایلات درونی و تناقضات شخصیتی آنان بیشتر آشکار می شود، که سریال را از یک روایت صرفاً تاریخی به یک درام انسانی بدل می سازد.

تم ها و مفاهیم اصلی سریال

«مارکوپولو» تنها یک داستان ماجراجویانه نیست؛ بلکه مجموعه ای از تم ها و مفاهیم عمیق انسانی را در بر می گیرد. بیننده در طول این سفر، با مفاهیمی چون قدرت و عطش سیری ناپذیر برای آن، خیانت هایی که در پشت پرده های دربار رخ می دهد، پیچیدگی های عشق و وفاداری در شرایط دشوار، و تقابل همیشگی فرهنگ های شرق و غرب مواجه می شود. این سریال به خوبی نشان می دهد که چگونه استعمار و مقاومت در برابر آن، بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ بشر است و چگونه هر شخصیت، در میان این نیروهای عظیم، برای بقا و تحقق آرزوهای خود مبارزه می کند. این تم ها، در کنار جزئیات تاریخی و نبردهای حماسی، لایه های عمیق تری به داستان می بخشند و آن را برای مخاطب جذاب تر می کنند.

نقد هنری و فنی: زرق و برق، بازی ها و موسیقی

یکی از بارزترین ویژگی های سریال Marco Polo، کیفیت بالای تولید و زرق و برق بصری آن است که بیننده را فوراً به جهان قرن سیزدهم می کشاند. بودجه هنگفت نتفلیکس در هر فریم از سریال به وضوح مشهود است، از طراحی صحنه های عظیم نبرد گرفته تا جزئی ترین المان های لباس و دکوراسیون دربار.

کارگردانی و فضاسازی

کارگردانان سریال در بازسازی دوران مغول و چین باستان، موفقیت چشمگیری داشته اند. عظمت دکورها، دقت در طراحی صحنه و جزئیات محیط، به بیننده احساس حضور در قلب امپراتوری کوبلای خان را می دهد. اتمسفر کلی سریال سنگین، پر ابهت و گاهی نفس گیر است، که این حس با نورپردازی و استفاده از رنگ های تیره و غنی تقویت می شود. نماهای وسیع از مناظر طبیعی و شهرهای باستانی، هر بیننده ای را تحت تأثیر قرار می دهد و حس یک سفر حماسی را القا می کند. این فضاسازی دقیق، ستون فقرات جذابیت بصری سریال را تشکیل می دهد و بیننده را به تماشای ادامه داستان ترغیب می کند.

فیلمنامه و دیالوگ ها

فیلمنامه سریال مارکوپولو نتفلیکس در بخش هایی قدرتمند و در بخش هایی دارای ضعف هایی است. نقاط قوت آن در پیشبرد داستان های فرعی و پیچیدگی روابط درباری نهفته است. دیالوگ ها غالباً پخته و جذاب هستند و به عمق شخصیت ها می افزایند، به خصوص در مکالمات بین کوبلای خان و اطرافیانش. با این حال، گاهی اوقات ریتم داستان کند می شود و برخی پتانسیل های روایی از دست می روند، به ویژه در توسعه شخصیت اصلی، مارکوپولو. با این وجود، تلاش می شود تا تعادل بین حوادث تاریخی و درام شخصی حفظ شود، که این خود چالشی بزرگ در سریال های تاریخی است.

بازیگری

عملکرد بازیگران در این سریال، به ویژه بازیگران نقش های اصلی، تحسین برانگیز است:

• بندیکت وونگ در نقش کوبلای خان: بدون شک، وونگ ستاره درخشان سریال است. او کوبلای خان را نه تنها به عنوان یک فاتح بی رحم، بلکه به عنوان یک رهبر خردمند، پیچیده و گاهی آسیب پذیر به تصویر می کشد. قدرت بیان، حرکات بدن و نگاه های نافذ او، شخصیتی چندوجهی و باورپذیر از کوبلای خان ارائه می دهد که در تمام لحظات، بیننده را مجذوب خود می کند. او به معنای واقعی کلمه، روح سریال است.
• لورنزو ریچلمای در نقش مارکوپولو: ریچلمای با وجود جوانی، تلاش می کند تا نقش مارکو را ایفا کند. او جوانی ساده لوح و در عین حال کنجکاو را به تصویر می کشد که به تدریج در دربار مغول پخته می شود. اما گاهی اوقات، شخصیت مارکو در سایه کاریزمای کوبلای خان قرار می گیرد و به اندازه کافی فرصت برای توسعه و تبدیل شدن به یک قهرمان تمام عیار را پیدا نمی کند. بیننده حس می کند که مارکو به عنوان یک ابزار روایی برای ورود به دنیای کوبلای خان عمل می کند، تا یک شخصیت مستقل و پویا.
• دیگر بازیگران کلیدی: بازیگرانی مانند تام وو در نقش صدراعظم احمد، که با بازی قوی خود شخصیتی مرموز و مکار را به تصویر می کشد، یا ژو ژو در نقش کوکاچین، که نقش آفرینی او لایه های احساسی به داستان می افزاید، به غنای سریال کمک شایانی کرده اند. حضور این بازیگران، به ویژه بازیگران آسیایی، به اصالت و باورپذیری محیط سریال می افزاید و بیننده را به دنیایی دور و کمتر شناخته شده می برد.

طراحی صحنه و لباس

یکی از تحسین برانگیزترین جنبه های سریال مارکوپولو، طراحی صحنه و لباس آن است. دقت و جزئیات خیره کننده در بازآفرینی دوران مغول، از کاخ های عظیم و پر نقش و نگار گرفته تا لباس های پر زرق و برق و تزئینات دقیق، بیننده را به وجد می آورد. هر لباس، هر قطعه جواهر و هر وسیله ای که در صحنه دیده می شود، با وسواس فراوان طراحی شده تا حس اصالت تاریخی را القا کند. این طراحی بی نظیر، نه تنها یک لذت بصری است، بلکه به درک بهتر فرهنگ و شکوه امپراتوری مغول کمک شایانی می کند. این سطح از جزئیات نشان می دهد که تولیدکنندگان تا چه حد به کیفیت بصری اهمیت داده اند.

موسیقی متن

موسیقی متن سریال، ساخته شده توسط دانیل لاپرن و آلیشیا وایلد، نقش مهمی در القای فضای تاریخی و حماسی دارد. ملودی های شرقی با سازهای سنتی و ارکسترال ترکیب شده اند تا هم عظمت دربار مغول و هم درام های شخصی را به خوبی منعکس کنند. موسیقی در صحنه های نبرد، هیجان را به اوج می رساند و در لحظات دراماتیک، احساسات بیننده را برمی انزد. این هماهنگی میان تصویر و صدا، بررسی سریال مارکوپولو را از یک نگاه صرفاً بصری فراتر برده و آن را به یک تجربه حسی تبدیل می کند.

صحنه های اکشن و هنرهای رزمی

صحنه های اکشن و نبردهای بزرگ در سریال Marco Polo با کیفیت بسیار بالایی طراحی و اجرا شده اند. نبردهای تن به تن، به ویژه آن هایی که شامل هنرهای رزمی شرقی هستند، با جزئیات و ظرافت خاصی به تصویر کشیده شده اند که نشان از طراحی حرفه ای و مربیان کارآزموده دارد. این مبارزات نه تنها هیجان انگیز هستند، بلکه گاهی اوقات مانند یک رقص یا هنر رزمی واقعی به نظر می رسند. نبردهای بزرگ و محاصره شهرها نیز با جلوه های ویژه چشمگیر و حس مقیاس بزرگ، بیننده را در دل حوادث قرار می دهند و حماسه ای بصری خلق می کنند.

دقت تاریخی: مارکوپولوی واقعی در برابر مارکوپولوی نتفلیکس

یکی از مهم ترین چالش ها در نقد سریال های تاریخی، میزان پایبندی آن ها به واقعیت است. سریال مارکوپولو نتفلیکس نیز از این قاعده مستثنی نیست و مانند بسیاری از آثار دراماتیک، برای افزایش جذابیت و کشش داستانی، آزادی هایی به خود داده است. بیننده باید با این دیدگاه به تماشای سریال بنشیند که این اثر، الهام گرفته از تاریخ است نه یک مستند تمام عیار.

مقایسه شخصیت مارکوپولو

در واقعیت، مارکوپولو در سن ۱۷ سالگی به همراه پدر و عمویش سفر خود را به شرق آغاز کرد. او نه به عنوان یک پیشکش یا خدمتکار، بلکه به عنوان یک تاجر جوان و عضو خانواده ای شناخته شده در دربار کوبلای خان حضور یافت. نقش او در واقعیت بیشتر یک سفیر و مشاور تجاری بود تا یک جنگجو یا جاسوس. در سریال، سفر مارکو اغلب با ماجراجویی های شخصی و درگیری های فیزیکی همراه است که در سفرنامه های تاریخی کمتر به آن اشاره شده است. ارتباط او با کوبلای خان در سریال بسیار صمیمی و پدرانه به تصویر کشیده می شود، در حالی که در تاریخ، این رابطه بیشتر بر اساس احترام و بهره برداری متقابل تجاری و دیپلماتیک بوده است.

تصویرسازی کوبلای خان

شخصیت پردازی کوبلای خان در سریال یکی از نقاط قوت آن است، و بندیکت وونگ به خوبی توانسته است ابعاد پیچیده این امپراتور را به نمایش بگذارد. کوبلای خان تاریخی، رهبری باهوش، استراتژیک و گاهی بی رحم بود که امپراتوری وسیعی را اداره می کرد. سریال نیز به خوبی جنبه های انسانی، رهبری و قدرت او را نشان می دهد. با این حال، برخی از جنبه های خصوصی تر زندگی او یا تصمیمات سیاسی اش ممکن است برای دراماتیک تر شدن داستان، با چاشنی تخیل همراه شده باشد. در مجموع، کوبلای خان در سریال مارکوپولو تصویری قدرتمند و نسبتاً نزدیک به واقعیت تاریخی ارائه می دهد، هرچند برخی ابعاد شخصیتی او اغراق شده است.

دیگر شخصیت های تاریخی

بسیاری از شخصیت های دیگر سریال، مانند صدراعظم احمد یا کوکاچین، ریشه های تاریخی دارند، اما سرنوشت و هویت آن ها در سریال با تغییراتی همراه است. به عنوان مثال، در تاریخ واقعی، کوکاچین یکی از شاهزاده خانم های مغول بود که به عنوان عروس به سمت ایران فرستاده شد و همسر غازان خان ایلخانی شد، نه آن گونه که در سریال به تصویر کشیده شده است. همچنین، شخصیت هایی مانند احمد و جیا سیدائو، که در تاریخ نقش های مهمی داشتند، در سریال اغلب به عنوان شخصیت های منفی و خیانت کار نمایش داده می شوند که ممکن است با تصویر واقعی آن ها تفاوت داشته باشد. این تغییرات برای ایجاد درگیری و کشش دراماتیک طراحی شده اند، اما برای علاقه مندان به تاریخ، گاهی موجب نارضایتی می شوند.

رویدادهای کلیدی

سریال تلاش می کند تا به رویدادهای مهم تاریخی مانند حمله به ژاپن یا شورش قایدو، پایبند باشد. اما جزئیات نبردها، نتایج آن ها یا سیاست های دربار ممکن است دستخوش تغییراتی شوند. به عنوان مثال، برخی مورخان به عدم دقت در مسیرهای جغرافیایی یا برخی جنبه های فرهنگی اعتراض کرده اند. این سریال همچنین برخی تحریفات تاریخی را در خود جای داده است؛ از جمله «قدیس سازی» چنگیز خان، که برای مخاطب غربی ممکن است جذاب باشد، اما برای کشورهایی که متحمل حملات بی رحمانه مغولان شده اند، مانند ایران، دیدگاهی نادرست از او ارائه می دهد.

«سریال مارکوپولو باید با این دید تماشا شود که بیش از یک مستند تاریخی، یک اثر دراماتیک الهام گرفته از تاریخ است؛ جایی که داستان پردازی بر دقت مطلق تقدم دارد.»

انتقادات وارده

یکی از اصلی ترین انتقاداتی که به سریال Marco Polo وارد شده، تحریف ها یا ساده سازی های تاریخی است. برای مثال، برخی معتقدند نمایش سفر صلیبیون به آسیا در این مقطع زمانی، کاملاً نادرست است، چرا که لشگرکشی های صلیبی در آن زمان به فلسطین و اردن محدود می شد و ربطی به مناطق تحت فرمان کوبلای خان نداشت. همچنین، برخی شخصیت ها مانند چنگیز خان، که در فرهنگ هایی مانند ایران به عنوان نمادی از ویرانی شناخته می شوند، در سریال به گونه ای تصویر شده اند که گویی آزادخواه و نجات بخش بوده اند. این تناقضات، می تواند برای مخاطبان آگاه به تاریخ، آزاردهنده باشد. در مجموع، بیننده باید آگاه باشد که در حال تماشای یک داستان هیجان انگیز است که از تاریخ الهام گرفته، نه یک درس تاریخ دقیق.

نقاط قوت سریال مارکوپولو: چرا باید آن را تماشا کرد؟

با وجود برخی کاستی ها، سریال مارکوپولو دارای نقاط قوتی است که می تواند بیننده را به تماشای آن ترغیب کند و تجربه ای فراموش نشدنی را رقم بزند. این سریال، با رویکردی حماسی، بیننده را به سفری بصری و دراماتیک می برد که کمتر نظیر آن را می توان یافت.

• کیفیت تولید فوق العاده و بودجه هنگفت: هر صحنه از سریال، گواهی بر سرمایه گذاری عظیمی است که نتفلیکس برای آن انجام داده. دکورها، لباس ها، جلوه های ویژه و طراحی صحنه، همگی در بالاترین سطح کیفی قرار دارند و بیننده را به شکوه و عظمت دوران مغول می کشانند. این کیفیت بصری، یکی از دلایل اصلی است که بسیاری از بینندگان را مجذوب خود کرده است.
• بازی درخشان بندیکت وونگ در نقش کوبلای خان: وونگ به معنای واقعی کلمه، جان تازه ای به این شخصیت تاریخی بخشیده است. او کوبلای خان را با تمام ابهت، هوش، و در عین حال پیچیدگی های انسانی اش به تصویر می کشد. حضور او بر صحنه، به قدری قدرتمند است که بیننده در هر لحظه مجذوب عملکرد او می شود. او نه تنها یک پادشاه، بلکه یک انسان با احساسات و دغدغه های عمیق است که این جنبه ها به خوبی توسط وونگ به نمایش گذاشته شده اند.
• جهان سازی غنی و ورود به یک دوره تاریخی کمتر دیده شده: سریال، بیننده را به دنیایی می برد که کمتر در مدیوم تلویزیون به آن پرداخته شده است: دربار کوبلای خان و امپراتوری مغول. این فرصت، برای علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ شرق، بسیار مغتنم است. جزئیات معماری، فرهنگ، سنت ها و زندگی روزمره در این دوره به خوبی به نمایش گذاشته شده اند، که حس غرق شدن در یک دوره زمانی متفاوت را به بیننده می دهد.
• صحنه های اکشن و نبرد حماسی و طراحی عالی هنرهای رزمی: نبردهای عظیم و مبارزات تن به تن در سریال، به خصوص صحنه های هنرهای رزمی، با دقت و زیبایی خیره کننده ای طراحی شده اند. این صحنه ها نه تنها هیجان انگیز هستند، بلکه نمایشی از مهارت و ظرافت هنرهای رزمی را به بیننده ارائه می دهند. بیننده احساس می کند که در دل نبردها حضور دارد و از تماشای هر حرکت رزمی لذت می برد.
• داستان های فرعی جذاب و پرکشش در دربار مغول: علاوه بر خط داستانی اصلی مارکو، دسیسه ها، رقابت ها و روابط پیچیده در دربار کوبلای خان، داستان های فرعی متعددی را خلق می کند که به همان اندازه جذاب و پرکشش هستند. از رقابت میان صدراعظم ها گرفته تا روابط پنهانی میان درباریان، هر کدام به تنهایی می توانند بیننده را سرگرم کنند و به عمق دنیای سریال بیفزایند.

نقاط ضعف سریال مارکوپولو: ناکامی ها و دلیل کنسل شدن

با وجود نقاط قوت فراوان، سریال Marco Polo خالی از ضعف نبود و همین نقاط ضعف، به همراه عوامل دیگر، به سرنوشت ناتمام آن منجر شد. بیننده در طول تماشا با این کاستی ها روبرو می شود که می توانستند با برنامه ریزی بهتر، از آن ها جلوگیری شود.

• بودجه بسیار بالا و ضرر مالی: یکی از مهم ترین دلایل کنسل شدن سریال، هزینه های سرسام آور تولید آن بود. گفته می شود که این سریال حدود ۲۰۰ میلیون دلار برای نتفلیکس ضرر به همراه داشته است. این حجم از سرمایه گذاری، در کنار عدم بازگشت مالی کافی، نتفلیکس را مجبور به قطع ادامه ساخت سریال کرد. بودجه عظیم، با وجود کیفیت بصری بی نظیر، در نهایت به پاشنه آشیل سریال تبدیل شد.
• پایان بندی نامناسب: کنسل شدن ناگهانی سریال پس از فصل دوم، به معنای عدم وجود یک پایان بندی کامل برای داستان بود. بیننده که در دو فصل با شخصیت ها و ماجراهایشان همراه شده بود، در نهایت با یک پایان مبهم و ناتمام رها شد. این اتفاق برای مخاطبان ناراحت کننده بود و حس از دست رفتن پتانسیل های یک داستان بزرگ را القا می کند.
• شخصیت اصلی (مارکوپولو): یکی از انتقادات اصلی، مربوط به توسعه ناکافی شخصیت مارکوپولو است. با وجود اینکه سریال نام او را یدک می کشد، گاهی اوقات بیننده حس می کند که مارکو در سایه کاریزمای کوبلای خان و دیگر شخصیت های درباری قرار می گیرد. پتانسیل های زیادی برای عمیق تر شدن شخصیت مارکو وجود داشت که به طور کامل از آن ها استفاده نشد، و او گاهی اوقات به نظر می رسد صرفاً یک ناظر در اتفاقات است تا یک عامل فعال.
• انحراف از واقعیت تاریخی: برای مخاطبانی که به دقت تاریخی اهمیت می دهند، انحرافات و تحریفات داستانی در سریال مارکوپولو می تواند آزاردهنده باشد. این تغییرات، هرچند برای درام پردازی صورت گرفته اند، اما گاهی اوقات از واقعیت دور می شوند و تصویر نادرستی از تاریخ را به بیننده ارائه می دهند، به خصوص در مورد برخی شخصیت ها و رویدادهای کلیدی.
• کندی ریتم در برخی قسمت ها: در حالی که سریال صحنه های اکشن و دراماتیک بسیاری دارد، برخی از قسمت ها و بخش ها با ریتم کندی پیش می روند. این کندی ممکن است برای برخی از بینندگان خسته کننده باشد و از هیجان کلی داستان بکاهد، به خصوص در بخش هایی که به دسیسه های سیاسی می پردازند.

جمع بندی نهایی: آیا سریال مارکوپولو ارزش دیدن دارد؟

سریال Marco Polo یک پروژه جاه طلبانه از نتفلیکس بود که قصد داشت داستانی حماسی از دوران امپراتوری مغول و ماجراهای کاشف ونیزی را به تصویر بکشد. این سریال با نقاط قوت بی نظیری در زمینه تولید، بازیگری (به ویژه بندیکت وونگ در نقش کوبلای خان) و فضاسازی خیره کننده، بیننده را به دنیایی کمتر دیده شده می برد. صحنه های نبرد باشکوه و طراحی لباس و صحنه با جزئیات فراوان، تماشاگر را در عظمت آن دوران غرق می کند.

اما، از سوی دیگر، سریال با چالش هایی همچون بودجه بسیار بالا که منجر به ضرر مالی هنگفت شد، پایان بندی نامناسب به دلیل کنسل شدن ناگهانی، و گاهی توسعه ناکافی شخصیت اصلی مواجه بود. همچنین، آزادی های دراماتیکی که در مورد دقت تاریخی به خود داده است، می تواند برای علاقه مندان به تاریخ، محل بحث باشد. این سریال بیشتر یک اثر الهام گرفته از تاریخ است تا یک بازسازی دقیق. با این حال، اگر بیننده به دنبال یک درام تاریخی پرزرق و برق با بازی های درخشان و فضاسازی خیره کننده است و از تغییرات دراماتیک تاریخی ناراحت نمی شود، سریال مارکوپولو قطعاً یک انتخاب جذاب برای پر کردن اوقات فراغت خواهد بود.

در نهایت، می توان گفت که «مارکوپولو» سریالی با پتانسیل های عظیم بود که متأسفانه به دلیل عوامل مختلف، به ویژه مسائل مالی، نتوانست به اوج شکوفایی خود برسد و داستانی کامل را ارائه دهد. با این وجود، تجربه ای بصری منحصر به فرد و روایتی پر کشش از یکی از مهم ترین دوره های تاریخ را به بیننده ارائه می کند.