تاریخچه انتقام ایران؛ از اصول جبهه مقاومت برای پاسخ به دشمن چه می‌دانیم؟

گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری پادینامگ– عماد نجار: با توجه به نزدیک بودن موعد خونخواهی شهید «اسماعیل عبدالسلام هنیه» توسط جمهوری اسلامی ایران و همچنین انجام فاز اول انتقام جنبش حزب‌الله لبنان از رژیم صهیونیستی در برابر شهادت فرماندهان مقاومت مخصوصا «فواد شکر» و برای درک بهتر و اهمیت مومضوع، تصمیم گرفتیم تاریخچه‌ای مختصر از پاسخ‌های ایران و محور مقاومت به شرارت‌ها و جنایات دشمنان اسلام ارائه کنیم.

در بخش ابتدایی به رفتار‌های ایران در پاسخ به تعدی دشمنان می‌پردازیم؛ دشمنانی که بیش از ۴۵ سال است که برای ضربه زدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی از هیچ جنایت و شرارتی دریغ نکرده‌اند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به عملیات کور تروریستی در مجلس و حرم امام راحل، در نخستین ساعات ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، به مواضع داعش در دیرالزور سوریه حملات موشکی انجام داد. در این عملیات که «لیلة‌القدر» نام داشت، سپاه پاسداران ۶ فروند موشک بالستیک میان برد، به اهداف مختلفی در بُرد‌های ۶۵۰ تا ۷۰۰ کیلومتر شلیک کرد. این موشک‌ها، موشک‌هایی قدرتمند و نقطه‌زن بودند و با دقت بالایی به اهداف اصابت کرده‌اند. هدف‌های این عملیات مقر‌های فرماندهی، دپوی تجهیزات انتحاری و لجستیکی داعش در استان دیرالزور سوریه بود. 

در زمانی که تصور بر این بود که همه چیز به اتمام رسیده، چند روز بعد عملیات بزرگ «بادیه» در سوریه با مشارکت کل یگان‌های جبهه مقاومت در سوریه و پشتیبانی روسیه از محور‌های قلمون شرقی در حمص به سمت مرز، حماه به سمت رقه، حلب به سمت مسکنه، اتصال نیرو‌ها در تدمر، فتح دیرالزو از شمال و مرکز و فتح نهایی در البوکمال انجام شد و نهایتا با فتح البوکمال شاهد اعلام پایان حاکمیت داعش بودیم. 

شاید بسیار بودند کسانی که فکر می‌کردند پاسخ ایران حمله موشکی دیرالزور بوده است، اما بعد از عملیات فوق، بساط داعش از منطقه غرب آسیا رخت بربست. 

پس از عملیات تروریستی ۳۱ شهریور در رژه نیرو‌های مسلح در اهواز و اعلام برعهده گرفتن آن توسط داعش، در بامداد ۹ پادینامگ ۱۳۹۷ یگان موشکی نیروی هوافضا اقدام به شلیک ۶ موشک ذوالفقار و قیام کرد و به دنبال آن، با پهپاد‌های بمب‌افکن در سوریه به مراکز داعش درشرق فرات یورش برد. در آن مقطع نیز به نظر می‎رسید که ظاهرا همه چیز پایان یافته و پاسخ تمام شده، اما همه می‌دانند که پشت پرده اصلی جنایت فوق، گروهک الاحوازیه و حامیان سعودی و اماراتی بودند. 

در آبان ۱۳۹۹، «فرج‌الله چعب» سرکرده گروهک الاحوازیه از خارج کشور بازداشت و به ایران بازگردانده و محاکمه می‌شود. 

پیش از آن، اما این سعودی و امارات هستند که در میدان یمن نقره داغ می‌شوند؛ چه در شکست و توقف تمام عملیات‌های زمینی تهاجمی در یمن، چه در هدف قرار دادن ینبع، ابوظبی، الشیبه، جیزان، نجران، ابها، ریاض و نهایتاً اجرای عملیات ترکیبی آرامکو در ۲۳ شهریور ۱۳۹۸ حدود یک سال پس از حادثه تروریستی اهواز. 

در مورد شهادت سردار دل‌ها «قاسم سلیمانی» نیز عملیات عین‌الاسد با شلیک ۱۳ موشک سنگین انجام می‌شود و پس از آن اعلام شد که عملیات فوق فقط یک سیلی به صورت آمریکایی‌ها بوده است. پس از آن و تا پایان سال ۱۳۹۸ حداقل ۵ اقدام مهم عملیاتی انجام می‌شود تا طرح پیچیده «زمستان سرد» آمریکا در منطقه که از پاییز ۹۸ آغاز شده بود و ترور حاج قاسم سلیمانی فقط یک بخش از یک مرحله آن بود، به کلی منهدم شود. 

این عملیات‌ها به شرح ذیل است:

۱. پایان بخشی به اغتشاشات عراق و لبنان. 
۲. تکمیل عملیات حلب و آزادسازی و بازگشایی بزرگراه‌های M۴ و M۵ در استان‌های حماه، حلب و ادلب سوریه.
 ۳. ورود یمن به فاز تهاجمی عملیات زمینی و آزادسازی عملیاتی استان‌های جوف و مارب. 
۴. سرنگونی هواپیمای حامل افسران آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در غزنی افغانستان. 
۵. آغاز فرایند عملیات ضدآمریکایی گروه‌های مقاومت عراق با هدف اخراج آمریکا از عراق که دو عملیات موفق و پرتلفات بودند.

همچنین در عملیات وعده صادق نزدیک به ۳۰۰ موشک و پهپاد شلیک می‌شود. ظاهر قضیه این است که کار ما با دشمن پس از حمله به سفارت و شهادت جمعی از باکیفیت‌ترین نیرو‌های انقلاب اسلامی با این عملیات به پایان رسیده، اما تصاعد تنش توسط حزب‌الله، یمن، مقاومت عراق و خودِ مقاومت فلسطین در شمال اراضی اشغالی که در ابتدای این گزارش به طور کامل بررسی شد، فشار بیشتر و موثرتری بر محاسبات رژیم صهیونیست دارد. 

این مختصر از پاسخ‌های جمهوری اسلامی در بالا آورده شد تا زمینه ذهنی مخاطب را برای درک بهتر از نحوه رفتار کل جبهه مقاومت با دشنان خود آماده کنیم. رفتار و برخوردی که تک پاسخ نخواهد بود و در قالب عملیات‌های ترکیبی در گستره زمانی نامعین و در جغرافیای نامعین و با تنوع در اهداف و تسلیحات مورد کاربرد با دشمنان برخورد خواهد کرد.

اما در این شرایط می‌دانیم که ایران پاسخی مستقیم خواهد داشت که با قصد اثربخشی در دست یافتن به برخی اهداف از پیش تعیین شده است که شامل حاکمان رژیم صهیونیستی وهمکاران اجرایی آنها در اقدامات تروریستی می‌شود.

در مورد پاسخ حزب‌الله نیز به دور از اماکن غیر نظامی پایگاه‌های مهم نظامی هدف قرار گرفت تا میزان اثربخشی این حملات و وارد آوردن ضربه به اسرائیل در جوانب اطلاعاتی و تسلیحاتی و نظامی را بالا ببرد. در کنار این عملیات، باید اقدامات مدبرانه و شجاعانه انصارالله یمن را نیز بررسی کرد که چگونه تردد هر نوع کشتی را در هر زمانی و با هر پوششی بدون خواست یمنی‌ها در دریای سرخ ممنوع کرده اند. همچنین وارد کردن ضربات سنگین به زیر ساخت‌های غیر نظامی در شهرک‌های صهیونیست نشین و پادگان‌های نظامی که بطور مستقیم و غیر مستقیم باعث هلاکت نیرو‌های نظامی اسرائیلی خواهد شد.

با مطالعه این مختصر نوشتار اکنون می‌دانیم که محور مقاومت در پاسخ‌های خود اهدافی را تعیین می‌کند که تمام آن اهداف باید به نتیجه برسد و روش رسیدن به اهداف بصورت تک مرحله نیست ولی باید هر تک پاسخ به نتیجه مطلوب دست پیدا کند؛ زیرا پیروزی هر تک پاسخ باعث تغییر در روش مقابله‌ای دشمن در حرکت بعدی خواهد بود و همین موضوع نظم از‌پیش‌تعیین‌شده دشمن را بر هم می‌زند و چیدمان معادله جدید ضمن اتلاف وقت باعث بازی کردن دشمن در طراحی محور مقاومت خواهد بود.

نحوه پاسخ و انتقام گیری محور مقاومت هیچگاه بصورت رفتاری متقابل و رفت و برگشتی نبوده و نخواهد بود بلکه نحوه پاسخ و حتی رفتاری که دشمن بعد از گرفتن پاسخ خواهد داشت را مقاومت برنامه ریزی می‌کند و این نوع از برخورد را بدون عجله و با انتظار برای بالا بردن میزان تاثیرگذاری پیگیری می‌کند.